شعری از نازیلا نوبهاری
شعری از خانم نازیلا نوبهاری
“ناشناخته”
در این سرزمین خفته بر بال های ابدیت
که تعبیر خواب های دنباله دارش
چشمه سار اشک های آدمیت است
آنجا که طلوع اساطیری واژه ها
تقدیس بی دریغ مهر است
-در رویش آرزوهای محال
من بی پناه ترین سرگشته
– در اسارت گیسوان ناگسستنی تقدیرم!
زنی، پر از عبارت های باران خیز
که ناشناخته ترین
آوازهای جهان را
بر دشت باورهای معاصر
با تیغ روزمرگی های دود آلود
گردن می زند.
و اکنون
در خیزش آغازی بی پایان
می دانم
دستانم
پرستشگاه نیلوفران در راه مانده خواهد بود…
مجموعه رویای پیچکها