شکننده بودن
شکننده بودن (دکتر آتنا وكيلى متخصص روان درمانى)
شکننده بودن خیلی سخت تر از قوی بودنه، ما از شکننده بودن فرار می کنیم، شکننده بودن برای ما ترسناکه، ریش بلندددد، بدنسازی، آرایش غلیظ، تمرین سخنوری، لباس شیک، عنوان دکتر و مهندس، خونه ی شیک، ماشین گرون،…
این لیست تموم نشدنیه!
چرا انقدررر شکننده بودن برای ما دردناکه، شاید در نگاه اول واکنش دیگران به شکننده بودن ما دلیل به پوشوندن این شکنندگی به نظر برسه، اما اگه ما بپذیریم همه شکننده اند این دلیل اونقدرا جون پیدا نمیکنه. اما هنوز شکنندگی ترسناکه!
شاید این شکنندگی چیزی رو از خودمون به ما نشون میده، شاید اگر بشکنیم تکه ای از خودمون رو ببینیم که عمری انکارش کردیم، شاید اگه قرار باشه تکه تکه شیم، تکه ای رو ببینیم که هیچوقت نتونیم بپذیریمش، و یه عمر سوگوار تکه ی گمشده ی ناپذیرفتنی خودمون بشیم.
من شکننده ام
من هر روز شکنندگی خودم رو به خودم یادآوری می کنم.
من اجازه میدم گاهی درد بکشم، که یادم باشه شکننده ام.
من تمام تکه هایم رو می پذیرم، حتی تکه های دردناک وجودم رو
من یک کل ام، اما نه یک کل قوی، من یک کل شکننده ام
کلی که تمام تکه هاش رو حس می کنه، کلی که با برخی از تکه هاش درد میکشه، با برخی از تکه هاش میترسه، با برخی از تکه هاش خوشحال میشه.
من شکننده ام
دكتر آتنا وكيلى متخصص روان درمانى
