بتی کبیری – تولد در کیش

:: نویسنده: :: تاریخ انتشار :

تولد در کیش – بتی کبیری

من متولد شدم ؛در ساعت دو و بیست دقیقه صبح چهارشنبه در جزیره ای زیبا و دوست داشتنی؛و این تولد را ارج مینهم و آن را به میهمانی کشتی و دریا و آسمان دعوت میکنم ؛من متولد شدم و این حیات را به درختی؛ در خانه سبز پیوند زدم که نامش انجیر معابد است؛ و من دخیل می بندم به شاخه های درختی که یاد آور صلح و دوستی در جهان است. ای جزیره نازنین دوستت دارم؛ آرامشت را دوست دارم ؛ امنیتت را دوست دارم؛ کنارت می نشینم و با دمنوشی از بهار نارنج تو را میهمان سادگیهایم میکنم؛ در سکوتی عمیق؛ مرغان مینا به استقبال من آمدند و مرا به میهمانی کشتی یونانی دعوت کردند و من ساده و بی تکلف پذیرفتم؛ کشتی بود و محبوبش خورشید؛ دیدن کشتی زیبا در کنار غروب ؛ بر دریای نیلگون؛ رازی است ستودنی؛ خورشید تنها دوست صمیمی و زلال اوست در این دریای پر تلاطم. به سوی ساحل مرجان میرویم اسکله زیبایی که در انتهای آن مردی در حلقه ای نشسته و فلوت میزند؛ سخت است دیدن مردی که غمهایش را در فلوتی به زیبایی می نوازد . مرغان مینا مرا به سوی مردی بردند که فانوسی در دست داشت ؛ او از دریایی سخن میگفت که خیال تو را در شب به من میرساند؛ او می گوید ما به هم می رسیم در فاصله دو پرواز تو از سمت دریا بیا و من از سوی خورشید.

 

اطلاعات بیشتر درباره بتی کبیری

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *